آیه 54 سوره صافات

از دانشنامه‌ی اسلامی

قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ

[37–54] (مشاهده آیه در سوره)


<<53 آیه 54 سوره صافات 55>>
سوره :سوره صافات (37)
جزء :23
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

باز (این گوینده بهشتی به رفیقان) گوید: آیا می‌خواهید نظر کنید (و آن رفیق کافر را اینک در دوزخ بنگرید).

[سپس به دوستان بهشتی خود] می‌گوید: آیا شما با من به دوزخ سر می‌کشید [تا از همنشینم خبری بگیرید که در کجا و در چه حالی است؟]

[مؤمن‌] مى‌پرسد: «آيا شما اطلاع داريد [كجاست‌]؟»

گويد: مى‌توانيد از بالا بنگريد؟

(سپس) می‌گوید: «آیا شما می‌توانید از او خبری بگیرید؟»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He will say, ‘Will you have a look?’

He shall say: Will you look on?

He saith: Will ye look?

(A voice) said: "Would ye like to look down?"

معانی کلمات آیه

  • مطلعون: اطلاع از باب افتعال: آگاه شدن و نيز به معنى اشراف و از بالا نگاه كردن است. چنان كه «فاطّلع» به معني اشراف مي‌باشد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ «54» فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ «55»

گويد: آيا شما (بهشتيان) مى‌توانيد (بر حال او) اطلاع يابيد؟ پس از حال او اطلاع مى‌يابد، پس او را در ميان دوزخ مى‌بيند.

قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ «56» وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ «57»

(فرد بهشتى به دوزخى) گويد: به خدا سوگند نزديك بود كه مرا به نابودى كشانى.

و اگر نعمت (و لطف) پروردگارم نبود، قطعاً از احضار شدگان (در دوزخ) بودم.

جلد 8 - صفحه 32

نکته ها

كلمه‌ى «تردين» از «ارداء» به معناى سقوط از بلندى است كه با نابودى همراه باشد.

پیام ها

1- بهشتيان از حال دوزخيان اطلاع مى‌گيرند. «فَاطَّلَعَ»

2- منكران قيامت در وسط دوزخند. «سَواءِ الْجَحِيمِ»

3- بهشتيان مى‌توانند با دوستان دوزخى خود گفتگو كنند. قالَ‌ ...

4- مواظب خطر دوستان ناباب باشيم. «كِدْتَ لَتُرْدِينِ»

5- افراد فاسد براى فاسد كردن ديگران تلاش‌ها مى‌كنند. «كِدْتَ لَتُرْدِينِ»

6- اگر يك لحظه لطف خدا قطع شود، سقوط انسان حتمى است. لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ‌ ...

7- بعضى از بندگان مخلص، ممكن است تا لب پرتگاه بروند، امّا لطف خداوند آنان را نجات مى‌دهد. «لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي»

8- تأثير نپذيرفتن از دوستان فاسد، يك نعمت الهى است. «لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي»

9- اهل بهشت خود را مستحقّ نمى‌دانند بلكه بهشتى شدن خود را مديون لطف و نعمت الهى مى‌دانند. «لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ (54)

قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ‌: گويد آن مرد مؤمن با مصاحبان خود آيا شما ديده و دانيد، يعنى اطلاع داريد كه رفيق منكر ما در كدام درك جهنم و به چه نوع از عذاب مبتلا باشد. بهشتيان گويند تو او را بهتر مى‌شناسى در جهنم نگاه كن تا بدانى. نزد بعضى قائل اين قول خداى تعالى يا يكى از ملائكه بهشتيان را گويد آيا مى‌خواهيد كه مطلع شويد بر احوال قرين.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ (51) يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ (52) أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ (53) قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ (54) فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ (55)

قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ (56) وَ لَوْ لا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ (57) أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ (58) إِلاَّ مَوْتَتَنَا الْأُولى‌ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (59) إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (60)

ترجمه‌

گفت گوينده‌اى از آنان همانا بود براى من همنشينى‌

ميگفت آيا همانا تو از تصديق كنندگانى‌

كه آيا چون مرديم و گشتيم خاكى و استخوانهائى‌

جلد 4 صفحه 432

آيا هر آينه ما جزا داده شدگانيم‌

گفت آيا شما از او اطلاع دارندگانيد

پس مطّلع شد پس ديد او را در وسط جهنم‌

گفت بخدا قسم همانا نزديك بود كه هلاك گردانى مرا

و اگر نبود نعمت پروردگارم هر آينه بودم از احضار شدگان‌

آيا پس نيستيم ما ديگر مردگان‌

جز مردن اوّل بارمان و نيستيم ما عذاب‌شدگان‌

همانا اينست آن كاميابى بزرگ.

تفسير

در ذيل آيات سابقه ذكر شد كه اهل بهشت با يكديگر صحبت ميكنند و خداوند در اين آيات شمه‌اى از آنرا بيان فرموده باين تقريب كه يكى از ايشان گويد من در دنيا همنشين بدى داشتم كه بر سبيل انكار بمن ميگفت واقعا تو باور كردى كه وقتى ما مرديم و خاك شديم دو مرتبه زنده ميشويم براى پاداش اعمال بد و خوب چنين امرى محال است آيا شما رفقاى من در بهشت جائى را كه مشرف باشد بآن شخص داريد كه بتوانيم از حال او باخبر شويم آنها گويند بلى ما هر چه بخواهيم بحكم خدا آماده ميگردد پس بخواست خدا مشرف ميشود آن گوينده بهمنشين خود و ميبيند او را در وسط جهنّم و بعضى گفته‌اند بعد از آنكه گوينده گفت من يك همنشينى در دنيا داشتم كه چنين ميگفت خدايا ملكى باو و رفقايش در بهشت ميفرمايد شما مطّلع بر او هستيد و آنها ميگويند خير و خدا مشرف ميفرمايد آنها را باو در جهنّم چون اصل اطّلاع مشرف شدن بچيزى است براى ديدن آن و در هر حال پس از ديدن او رفيقش را در وسط جهنّم باو ميگويد قسم بخدا نزديك بود مرا مانند خودت بقعر جهنّم افكنى و هلاك كنى و اگر حفظ الهى نبود هر آينه مرا هم مانند تو در اينجا ملك دوزخ احضار مينمود و بعدا رفقاى بهشتى از نهايت فرح و خوشحالى با يكديگر ميگويند از روى تعجّب از موفقيّت خودشان بنعيم ابدى كه آيا ما ديگر نميميريم همان مردن اوّلى فقط براى ما بود در دنيا و ديگر هرگز معذّب نخواهيم شد بعذابى با آنكه يقين دارند چنين خواهند بود و اخيرا تصديق مينمايند و ميگويند كه حقّا كاميابى بزرگ اين بود كه بتوفيق الهى نصيب ما شد و براى چنين نتيجه‌اى بايد كار كنند كاركنان قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه چون اهل بهشت داخل بهشت شوند و اهل آتش داخل آتش مرگ را بصورت قوچى بياورند و ذبح نمايند بين بهشت و دوزخ پس‌

جلد 4 صفحه 433

منادى ندا كند كه ديگر خلود است و مرگ هرگز نخواهد بود و اهل بهشت باين آيات فلمثل هذا فليعمل العاملون مترنّم شوند و كلمه ان در ان كدت مخفّفه از مثقّله است بدلالت مصاحبت لام ابتدا با آن و گفته‌اند احضار بطور اطلاق استعمال نميشود مگر در شرّ و اينجا مراد احضار در جهنّم است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ هَل‌ أَنتُم‌ مُطَّلِعُون‌َ (54)

‌گفت‌ ‌آن‌ قائل‌ مؤمن‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ قريني‌ ‌بود‌ ‌به‌ رفقاء بهشت‌ ‌که‌ آيا ‌شما‌ اطلاعي‌ و خبري‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ قرين‌ ‌من‌ داريد ‌که‌ منكر معاد ‌بود‌ ‌در‌ كجا ‌است‌ و ‌در‌ چه‌ حاليست‌.

و ‌در‌ ‌اينکه‌ آيه شريفه‌ كأنه‌ يك‌ تقديريست‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌در‌ جواب‌ ميگويند ‌که‌ تو سزاوارتري‌ بحال‌ قرين‌ ‌خود‌ نگاه‌ كن‌ خواهي‌ مطلع‌ شوي‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 54)- سپس «می‌افزاید: (ای دوستان!) آیا شما می‌توانید از او خبری بگیرید»! (قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص142

منابع